برنامهنویسی مرده! باید یک شغل دیگر پیدا کنیم
تیترهای تند درباره «مرگ علوم کامپیوتر» ترس میسازند، نه حقیقت. با تکیه بر دادههای رسمی نشان میدهیم که ورود به بازار برای جونیورها سختتر شده اما بیآینده نیست و صرفا فرصتها جابهجا شدهاند. این یادداشت، وحشت را به راهبرد تبدیل میکند.
هوشمصنوعی وجود دارد. امروز تقریبا هرکس با نام چتجیپیتی آشناست. تقریبا هرکسی که میشناسیم، به نوعی از این ابزار استفاده میکند. میتوان گفت که تقریبا هر شاخهی کاری، هر کسبوکار و متخصصی، به نوعی از نام «هوش مصنوعی»، اگر نگوییم احساس ترس، شاید بتوانیم بگوییم احساس نا امنی میکند. یکی از این مهارتها برنامهنویسی، و یکی از این تخصصها، مهندسی نرمافزار و آموختن دانش آن در دانشگاه است.
میتوان گفت که شاید این گروه از متخصصین، روزانه شغل و آیندهی خود را زیر سایهی تهدید این موجود ناشناخته و، شاید بتوان گفت نوظهور میبینند. گذارههایی مانند
- برنامهنویسی در حال مردن است
- شرکتهای استخدام نمیکنند
- برنامهنویسی دیگر ارزش یادگیری ندارد و نمیتواند آیندهی شما را تضمین کند
- برنامهنویسی، یه خاطر هوشمصنوعی به یک کار ارزان قیمت تبدیل شده و دیگر نمیتواند کسی را میلیاردر کند
- شرکتهای بزرگ در حال کاهش نیروهای خود هستند
- آمار بیکاری فارغالتحصیلان رشتهی کامپیوتر شدیدا بالا رفته...
در این بین، سایتهای مشهوری مانند TechCrunch، عناوینی همچون «The computer science dream has become a nightmare» یا «رویای علوم کامپیوتر تبدیل به یک کابوس شده» را منتشر میکنند، که خود، خوراک محتوایی کانالهای زرد (دوست داشتم بگویم چیپ و بیارزش) شبکههای اجتماعی همچون تلگرام، اینستاگرام و غیره را تامین میکند. خوراکی که به گوش یک خوانندهی دلنگران، یک جوان جویای کار و یک فارغالتحصیل و یا یک برنامهنویس تازهکار (جونیور) جز مشغولیت ذهنی و افزایش نگرانیهای او، محصول دیگری ندارد.
واقعیت پنهان
چند تیتر اخیر از رسانههای فناوری، از جمله TechCrunch، این گزاره را القا کردهاند که «رویای علوم کامپیوتر به کابوس تبدیل شده است». برداشت طبیعی یک فارغالتحصیل تازهکار از چنین تیترهایی ناامنی، اضطراب و بیافقی است. این نوشته با تکیه بر دادههای بانک فدرال رزرو نیویورک (NY Fed) و برآوردهای دفتر آمار کار آمریکا (BLS) نشان میدهد واقعیت پیچیدهتر از یک قضاوت قطعی است: ورود به بازار کار نرمافزار در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ سختتر شده، اما این بهمعنای «بیآینده بودن» رشته نیست، بیشتر یک تغییر در توزیع فرصتها، مهارتهای مطلوب و سازوکارهای جذب است.
تیترهای تند و تجربه زیسته فارغالتحصیلان
گزارش این چنینی، با نقل چند روایت شخصی (رد شدن یک فارغالتحصیل در مصاحبهی زنجیرههای فستفود، یا ارسال هزاران درخواست بینتیجه) تصویری تکاندهنده یا به اصطلاح Overdramatic میسازد. این روایتها واقعیاند و نشانهی فشردگی بیسابقهی جریان استخدام جونیورها، یا به زبان انگلیسی (Junior Developer Hiring Funnel) است. اما از نظر روششناسی، شواهد حکایتی (anecdotal) نمیتوانند به تنهایی وضعیت کل بازار را بازگو کنند. برای سنجش تصویر کلی، باید به دادههای سراسری و عمومی رجوع کرد.
دادههای کلان چه میگویند؟
بانک فدرال رزرو نیویورک گزارش میدهد در سهماههی دوم ۲۰۲۵، نرخ بیکاری میانگین «فارغالتحصیلان تازهکار» حدود ۵٫۳٪ و نرخ کمکاری/عدمتناسب شغلی (Underemployment) کمی بالاتر از ۴۱٪ بوده است. این یعنی شرایط کلی برای ورود به بازار کار (نه فقط در فناوری اطلاعات و IT) به طور کلی نسبتا سخت است.
در جدولی دیگر اما، خروجی بر اساس رشته (Outcomes by Major) همان منبع یعنی بانک فدرال رزرو نیویورک، علوم کامپیوتر برای فارغالتحصیلان سنین ۲۲ تا ۲۷ سال نرخ بیکاری حدود ۶٫۱٪ و مهندسی کامپیوتر حدود ۷٫۵٪ دارد. عددهایی که از میانگین کلی تمامی رشتهها کمی بالاترند و احساس «سختشدن ورود» را توضیح میدهند. اما همین جدول نشان میدهد حقوق میانهی شروع به کار برای علوم کامپیوتر ۸۰ هزار دلار و در میانهٔ کار ۱۱۵ هزار دلار است، یعنی در بین بالاترینها میزان پرداختها. نرخ کمکاری علوم کامپیوتر نیز حدود ۱۶٪ گزارش شده که از میانگین ۴۱٪ بهمراتب پایینتر است. به بیان دیگر، وقتی کار پیدا میشود، بیشتر «کار متناسب با مدرک تحصیلی» است.
همچنین، چنین گزارشهای رسانهای زردی با اشاره به بیکاری حدود ۳٪ برای رشتههایی مثل تاریخ هنر یا نزدیک به آن، نتیجه میگیرند که «وضعیت علوم کامپیوتر دو برابر بدتر است». قیاس عددی ممکن است صحیح باشد، اما فاقد زمینهٔ درآمدی یا تناسبشغلی است، در همان منابعی که این قیاس را نقل کردهاند، تاکید میشود که فارغالتحصیلان علوم کامپیوتر از نظر دستمزد و کیفیت مطابقت شغل عموما در موقعیت قویتر و بهتری قرار میگیرند.
چرا ورود به بازار برای جونیورها و حتی سنیورها اینقدر سخت شده است؟
دلیل اول، تعدیلهای پسا-کووید ۱۹. خصوصا در زمانی که تمامی متخصصین بر این باور بودند که، جهان پس از پاندمی، با جهان پیشاز آن در تفاوت خواهد بود، شرکتهای بزرگ که مسیرهای استخدام و نعدیل نیرویشان تاثیرات مستقیم بر بازار جهانی فناوری اطلاعات را دارند، مشغول به استخدامهای کلان نیرویهای برنامهنویس شدند.
پس از این جهش در استخدام، آگهیهای شغلی فناوری از میانه و اواخر سال ۲۰۲۳ کاهش معناداری داشته و نرخ ارتقای شغلی نیز کند شده است. این افت از منظری ناشی از تعدیل «استخدامهای بیشازحد» در سالهای قبل و و از منظری دیگر متأثر از نرخهای بهره و احتیاط بیشتر شرکتهاست.
همچنین برخلاف برداشتهای رایج، سهم شرکتهایی که عملا از فناوریهای AI استفاده میکنند، به معنای جایگزینی آن در برابر متخصصین هنوز پایین گزارش شده (حدود ۹٪ از کسبوکارهای آمریکا تا ژانویه ۲۰۲۵). اثر اصلی AI در کوتاهمدت بیشتر «جابجایی ترکیب مهارتها» و افزایش بهرهوری تیمهای موجود است تا حذف فوری همه نقشهای ورودی. درعینحال، صفحهغربالگری خودکار رزومهها (ATS/AI) به ایجاد «قیفهای عظیم و رد سریع» کمک کرده و تجربه متقاضی را فرسایندهتر کرده است، به این معنا که این ابزارها، خاطر استفاده از هوشمصنوعی، آمار رد شدن رزومهها را افزایش دادهاند. همزمان، پوزیشنهای جونیور از اوایل ۲۰۲۳ بیش از ۳۵٪ کاهش یافته، یعنی ماهانه بیش از صد هزار فرصت کمتر نسبت به دو سال قبل. نتیجه: احساس «قفل شدن در پروسهی استخدام» برای تازهکارها.
و در نهایت، طبق شاخصهای آموزش عالی NSF، تعداد مدرکهای لیسانس «علوم و اطلاعات کامپیوتر» طی یک دهه بیش از دو برابر شده (از حدود ۴۸ هزار به حدود ۱۰۵ هزار). وقتی عرضه نیروی تازهکار اینچنین بالا میرود و همزمان استخدام ورودی افت میکند، رقابت شدید طبیعی است.
آیا برنامهنویسی آینده دارد؟
بله، اما بازتوزیع یا Redistribute میشود. دفتر آمار کار آمریکا پیشبینی میکند اشتغال توسعهدهندگان نرمافزار و نقشهای مرتبط طی ۲۰۲۳ تا ۲۰۳۳ حدود ۱۷٪ رشد خواهد کرد، بهمراتب سریعتر از میانگین کل مشاغل. این یعنی تقاضای طولانیمدت پابرجاست، ولی تمرکز تقاضا از صرف «کدنویسی عمومی» به سمت زیرساخت و پلتفرم، امنیت، داده و MLOps، سیستمهای نهفته یا Embed و همینطور رباتیک، و کاربردهای بینرشتهای حرکت میکند. در چنین بازاری، مهارتی که با ارزش میشوند «توانایی تحویل با اتکا به AI» است، نه رقابت با آن.
عناوین زرد چگونه «ترس» میسازند؟
از منظر روانشناسی، تیترهایی مانند «کابوس علوم کامپیوتر» چند خطای شناختی را ایجاد میکنند:
- تعمیم از حکایت به قاعده (چند داستان تکاندهنده، معادل وضعیت کلی گرفته میشود)
- سوگیری توجه به اخبار بد، و بیزمینهسازیِ اعداد (ذکر نرخ بیکاری بدون اشاره به دستمزدهای نسبی و نرخ کمکاری)
یک نویسندهی منصف، باید این سه لایه را همزمان در نظر بگیرد و آن را برای خوانندهاش فراهم کند:
- شدت رقابت برای جونیورها واقعیت دارد
- بااینحال، کیفیت مشاغلِ بهدستآمده در این رشته بالاتر از میانگین است
- و مسیر رشد میانمدت (تا ۱۱۰ سال آینده) همچنان مثبت پیشبینی میشود.
من جونیور یا دانشجو هستم، چه کنم؟
بدون اینکه بخواهم برای همه نسخهای بپیچم، فقط به اشارهی چند مورد بسنده میکنم.
شعار ندهید، نمایش دهید!
پروژههای قابلارائه، مشارکت در نرمافزارهای متنباز، یا تجربههای کارآموزی کوتاهمدت از شرکتهای معتبر و یا، کارهای با معنا، وزن بیشتری از فهرست بلند ابزارهای نیمه بلدتان دارند و ارزش رزومهی شما را چندین برابر افزایش میدهند.
از هوشمصنوعی درست استفاده کنید
سازمانها و شرکتها انتظار دارند که نیروهای جونیور با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی «بیشتر و تمیزتر» تحویل بدهند. آگاهی از قابل اتکا بودن خروجی کدها و تمیز بودن آنها، تستهای آنها، و رعایت قواعد امنیت و حریم خصوصی واقعا تفاوتساز است.
با صنعت مورد علاقهی خود آشنا شوید
این یکی از بزرگترین و بارزترین انتخابهای شناختی است که من در بین نیروهای متخصص ایرانی دیدهام. افرادی که دانسته یا نادانسته، در این خیال سپری میکنند که دانش برنامهنویسی و مهندسی نرمافزار آنها در تمامی صنایع کاربرد دارد و در هرجا، حقوق یکسانی پرداخت میکند.
فرصتهای باثبات در صنایع غیرمصرفی مانند سلامت، انرژی، دولت الکترونیک، تولید پیشرفته و تیمهای پلتفرمی یا زیرساختی جریان دارند، حتی اگر پرزرقوبرق نباشند.
اینها موارد نسخهای یکسان برای همگان نیستن،؛ هدف من این است که «اضطراب خواندن تیتر» به «راهبرد شخصی» تبدیل شود، نه انکار مسائل.
در نهایت میتوانم نتیجهام را اینطور بیان کنم که بازار کار و ورود نیروهای جونیور در فناوری اطلاعات اکنون سخت است، این را هم روایتها تایید میکنند، هم دادهها. اما از «سخت» تا «بیآینده» فاصله بزرگی وجود دارد.
شواهد رسمی میگویند:
- بیکاری تازهکارها بالا رفته ولی متوسط کلی حدود ۵ تا ۶٪ است
- علوم کامپیوتر خصوصا امسال برای ورود رقابتیتر شده، اما از نظر دستمزد و تناسب شغلی همچنان در نیمهی بالای جدولهای آماری قرار دارد
- پیشبینی رشد دهه آینده برای مشاغل نرمافزاری مثبت و «بالاتر از میانگین» است
- بخشی از تنگی در درگاه ورود، حاصل همزمانی تعدیلهای پساکووید، فشارهای سرمایه و سرمایهگذاران، کاهش فرصتهای این بخش و ابزارهای غربالگری خودکار است، نه صرفا «جایگزینی انسان با AI». خواندن دقیق دادهها کمک میکند تیترها را، در اندازه واقعیشان ببینیم و بهجای وحشت، مسیر سازگارشدن را پیدا کنیم.
خندان و پیروز باشید